top of page

نابرده رنج گنج میسر نمی شود



شما را نمی دانم، اما سعی می کنم تا جایی که می توانم از درد و هر نوع رنجی دوری کنم. با این حال، درد در زندگی بسیار ضروری است. از ما محافظت می کند و ما را قادر می سازد زنده بمانیم و حتی رشد کنیم. عدم توانایی در احساس درد می تواند بسیار خطرناک باشد و به طور بالقوه می تواند تهدید کننده زندگی باشد. من دوستی دارم که در برخی از قسمت های بدنش احساس درد نمی کند. متأسفانه، مواقعی وجود دارد که او با آتش روی اجاق گاز می‌سوزد، اما تا زمانی که بوی سوختن گوشتش را حس نکند، نمی‌داند. شما ممکن است دوست نداشته باشید این را بشنوید، قرار دادن درد هدیه ای از جانب خداوند است که ما را از خطرات نه تنها از نظر جسمی، بلکه از نظر روحی و روانی آگاه می کند. هنگامی که احساس درد می کنیم، می دانیم که چیزی وجود دارد که باید تنظیم یا اصلاح شود.


زمانی بود که شانه چپ من اغلب دررفته می شد. دردی طاقت فرسا خواهم داشت اگر من را نخوابانند، بازگرداندن آن در جای خود گاهی درد بدتری داشت. من از طریق این مصیبت متوجه شدم که وقتی از نظر جسمی، عاطفی یا روحی دررفته هستیم، نه تنها می‌توانیم دردی بزرگ داشته باشیم، بلکه می‌توانیم باعث درد شدید اطرافیانمان نیز شویم. من با افرادی که سعی کرده اند من را نگه دارند تا دوباره شانه ام را به داخل برگردانند مبارزه کرده ام و این برای آنها نیز یک روند دردناک خواهد بود. بازگشت به جایی که خدا می‌خواهد می‌تواند صدمه بزرگی به همراه داشته باشد، اما ضروری است. افرادی که برای کمک به آسیب دیده تلاش می کنند می توانند خودشان آسیب ببینند. عیسی این را فهمید. او آمد تا ما را از بیماری گناه نجات دهد و بنابراین با درد و رنجی روبرو شد که سزاوار آن بودیم.


با این حال، این بیماری های ما بود که او خود تحمل می کرد، و دردهای ما بود که او تحمل می کرد. با این حال، ما خودمان گمان می‌کردیم که او مورد عذاب قرار گرفته، مورد ضرب و شتم خداوند قرار گرفته و ذلیل شده است. اما او به خاطر گناهان ما سوراخ شد، او به دلیل اعمال نادرست ما خرد شد. کیفر سعادت ما بر او نهاده شد و با جراحات او شفا یافتیم. اشعیا 53:4-5

درد عیسی نه تنها هدفی داشت، بلکه درد او او را به هدفش رساند. او ما را از طریق خون خود که بر روی صلیب کالواری ریخته شد، نجات داد. او را سوراخ کردند تا ما هلاک نشویم. چند نفر از ما برای افرادی که ما را طرد کردند و در واقع آسیب بزرگی به ما وارد کردند، رنج خواهیم برد؟ با این حال، عیسی این کار را برای ما انجام داد. نان زندگی تبدیل به نان شکسته شد تا بتوانیم سر سفره پدرش بزمینیم.


من نان زنده‌ای هستم که از بهشت ​​نازل شد. اگر کسی از این نان بخورد تا ابد زنده خواهد ماند. و نانی که برای زندگی جهان خواهم داد، نیز جسم من است. یوحنا 6:51

اغلب می شنویم که مردم می گویند منتظرند خدا به آنها پیشرفت کند. اما برای رسیدن به موفقیت ابتدا باید شکسته شویم. ما نمی توانیم با غرور و اعتماد به نفس خود دور برویم و توقع داشته باشیم که خداوند ما را متعالی کند. در عوض، ما باید خود را در برابر او فروتن کنیم و تنها به او تکیه کنیم. او از ما می خواهد که با روحی شکسته و قلبی پشیمان به سوی او برویم. (مزمور 51:17 را ببینید).


زیرا این همان است که آن والا و والا که تا ابد زنده است، که نامش مقدس است، می فرماید: «من در مکانی بلند و مقدّس ساکن می شوم، و همچنین با پشیمانان و ذلیلان روح زندگی می کنم تا روح حقیر را زنده کنم. دل پشیمانان را زنده کن اشعیا 57:15

خدا می خواهد و قادر است ما را از شکستگی بازگرداند. ما فقط باید تمام دردهایمان را به او برسانیم. با این حال، ما نمی توانیم انتظار داشته باشیم که همه چیز بلافاصله برطرف شود. دوره بهبودی می تواند دردناک و طولانی باشد. خداوند پزشک بزرگ ماست و او بهترین درمان را برای هر چیزی که ما را درگیر کرده می داند. گاهی اوقات او به ما اجازه می دهد دردی را که دوست داریم طولانی تر تحمل کنیم، زیرا او از رنج ما برای ریشه کن کردن گناه و از بین بردن هر چیزی که او را خشنود نمی کند استفاده می کند. ما باید درد خود و چرایی رنج را بررسی کنیم. برخی از رنج‌ها به دلیل انتخاب‌های نادرست ما ساخته خود ماست. گاهی اوقات تصمیمات ما از احساسات ما ناشی می شود که اغلب تحریف می شوند و عواقب بدی به دنبال دارد. با این حال، این به ما بستگی دارد که از اشتباهات خود درس بگیریم و در دلسوزی به خود غرق نشویم. ما هرگز نباید فراموش کنیم که ما شاهکار خدا هستیم، و همانطور که او ما را در ظرف گرانبهای خود شکل می دهد، باید درد را تجربه کنیم. اما او به ما اطمینان می دهد که از طریق آب با ما است و از طریق آتش با ما است. (اشعیا 43:2 را ببینید). و در این مواقع ما با او رابطه نزدیک تری برقرار می کنیم، در حالی که بیشتر در مورد قداست و خوبی او کشف می کنیم. وقتی با هرکسی دوران سختی را پشت سر می گذاریم، اگر با هم بمانیم، رابطه مان قوی تر می شود. و همانطور که با خدا عمیق‌تر می‌شویم، باید متوجه شویم که نمی‌توانیم نحوه رنج را انتخاب کنیم. اسوالد چمبرز این را در کتاب Utmost for His Highest توضیح می دهد.


خدا هرگز نمی تواند ما را شراب کند اگر به انگشتانی که او برای خرد کردن ما استفاده می کند اعتراض کنیم. اگر خدا فقط از انگشتان خودش استفاده می کرد و برای من نان شکسته و شراب ریخته شده را به شکلی خاص درست می کرد! اما وقتی از کسی استفاده می‌کند که ما از او متنفریم، یا از مجموعه‌ای از شرایط که گفته‌ایم هرگز تسلیم نمی‌شویم، استفاده می‌کند و آن‌ها را خردکننده می‌کند، اعتراض می‌کنیم. ما هرگز نباید صحنه شهادت خود را انتخاب کنیم. اگر قرار باشد ما را شراب کنند، باید له شویم. شما نمی توانید انگور بخورید انگور فقط زمانی شراب می شود که فشرده شود.


ما نباید تسلیم شویم حتی زمانی که درد غیرقابل تحمل به نظر می رسد، زیرا خداوند به ما این فیض را عطا خواهد کرد که استقامت کنیم. مواقعی وجود دارد که فکر می کنم چرا خدا مرا از نظر جسمی شفا نمی دهد یا درد روحی ام را از بین نمی برد. می دانستم به خاطر بی نمازی نیست. با این حال، طی سال‌هایی که مجبور به تحمل مصائب خود شدم، کار خدا را در زندگی‌ام در آن فصول چالش‌برانگیز تشخیص دادم. واقعیت این است که خدا به من اجازه داده که رنج بکشم زیرا او من را دوست دارد و می خواهد که من فقط به او وابسته باشم. او از آزمایشات استفاده می کند تا به من بیاموزد که به او اعتماد کنم و در حقیقت او قدم بردارم. برای ساختن یک بنای بهتر، باید عمارت قدیمی را خراب کرد و پایه عمیق تری ساخت تا ساختمان بالاتر برود و محکم تر ساخته شود. این روند می تواند خسته کننده و طاقت فرسا باشد، اما خدا یک سازنده استاد است و وقتی کهنه را از بین می برد و شروع به آوردن جدید می کند، ممکن است در این دوره ساخت احساس ضعف و خستگی کنیم، اما خدا چشمان خود را به ما دوخته است و ما هستیم. محکم در دستان او قرار گرفته است. نگران نباشید، زیرا وقتی ما ضعیف هستیم، او قوی است.


به خاطر عظمت خارق‌العاده آیات، به همین دلیل، برای اینکه من را از تعالی باز دارد، خاری در بدن به من عطا شد، فرستاده‌ای از شیطان که مرا عذاب دهد، تا مرا از تعالی باز دارد! در این باره سه بار از خداوند التماس کردم که مرا ترک کند. و به من فرمود: فضل من تو را بس است، زیرا قدرت در ضعف کامل می شود. بنابراین، با کمال میل بیشتر به ضعف های خود می بالم تا قدرت مسیح در من ساکن شود. بنابراین من از ضعف ها، توهین ها، ناراحتی ها، آزارها، مشکلات، به نفع مسیح لذت می برم. زیرا وقتی ضعیف هستم، پس قوی هستم. دوم قرنتیان 12: 7-10

خوب، باید بگویم که لذت بردن از موقعیت های ناراحت کننده و زمانی که با من بد می شود برایم سخت است، اما دانستن اینکه ما مشمول اراده خدا هستیم، به ما قدرت تحمل سختی ها را می دهد. ما باید از رضایت خداوند لذت ببریم. با این حال، اگر سعی کنیم از درد دوری کنیم، ممکن است در خواست خدا نباشیم. وقتی به اعمال 16 نگاه می کنم و می خوانم که چگونه روح القدس رسولان را از رفتن به مناطق خاصی منع کرد، اما آنها را به جایی فرستاد که مورد ضرب و شتم قرار می گیرند و به زندان می افتند، شگفت زده می شوم. با وجود این، آنها هرگز از حمد و ستایش خدا دست برنداشتند و در ساعت نیمه شب که زلزله شدیدی رخ داد و زنجیرشان پاره شد، هرگز آنجا را ترک نکردند. من به سرعت فرار می کردم در حالی که خدا را شکر می کردم که مرا آزاد کرد. اما آنها ماندند زیرا هدفشان در آنجا نجات زندانبان و خانواده اش بود. رنج ما فقط برای ما نیست. وقتی خوب رنج می بریم، دیگران انعکاس مسیح را در ما خواهند دید و ممکن است بخواهند او را بیشتر بشناسند.


ما همچنین باید مراقب باشیم که وقتی کسی که دوستش داریم در رنج است دخالت نکنیم، در غیر این صورت ممکن است مانع رشد روحانی او در مسیح شویم. ما نمی خواهیم عزیزانی را که درد دارند ببینیم. این طبیعی است، اما ما باید آنقدر آنها را دوست داشته باشیم که به خدا اجازه دهیم در راه خود با آنها برخورد کند. او آنها را خیلی بیشتر از ما دوست دارد. عیسی نجات دهنده آنهاست و نه ما، بنابراین ما باید مراقب باشیم که کسی نباشیم که دیگران به او وابسته هستند و در نتیجه مانع از تکیه آنها به خدا نشویم. ما در این مورد بیشتر ضرر خواهیم کرد تا سود. با این حال، مواقعی وجود دارد که ما باید در آنجا باشیم تا کمک کنیم، اما باید از خدا راهنمایی بخواهیم تا ببینیم چگونه می توان بهترین حمایت را انجام داد. برای اینکه بتوانیم این کار را انجام دهیم، باید با خداوند ارتباط نزدیک داشته باشیم و او حکمت و قدرت تشخیص خود را به ما خواهد داد. من معتقدم اسوالد چمبرز مجدداً راه خوبی برای بیان این موضوع در Utmost for His Highest داشته است.


زمان زیادی طول می کشد تا متوجه خطر یک مشیت آماتور بودن، یعنی دخالت در برنامه خداوند برای دیگران شوید. یکی را می بینید که رنج می کشد و می گویید: "او رنج نمی برد و من مطمئن می شوم که رنج نمی برد." دستت را درست جلوی اراده ی مجاز خدا می گذاری تا جلوی آن را بگیری، و بعد خدا می گوید: «این به تو چیست؟» ... سهم شما این است که رابطه صحیح با خدا را حفظ کنید تا تشخیص او بتواند به طور مداوم از طریق شما به منظور برکت دادن به شخص دیگری وارد شود.


ما نمی توانیم به فرار از درد و رنج ادامه دهیم. خدا ممکن است از درد ما نه تنها برای نفع ما، بلکه برای آوردن دیگران به سوی خود استفاده کند. گاهی باید با درد مقابله کرد، آن را بررسی کرد و با آن مقابله کرد. ما باید منبع درد را پیدا کنیم تا ببینیم آیا باید در سبک زندگی و الگوهای فکری خود تغییراتی ایجاد کنیم یا خیر. درد می تواند چیزهای زیادی درباره خودمان و دقیقاً آنچه در قلب ما می گذرد به ما نشان دهد. گاهی اوقات وقتی احساس می کنیم که از هر طرف تحت فشار هستیم، خود واقعی ما ظاهر می شود. اما آیا این خود واقعی بازتابی از مسیح است؟ اگر نه، زمان تجدید است، اما ابتدا ممکن است مجبور شویم توبه کنیم و مداخله پدر را بخواهیم. ما باید از سرزنش خدا برای مشکلات خود دست برداریم و مسئولیت انجام کارها را به روش خودمان و نه به روش او به عهده بگیریم، و سپس به راه او بازگردیم و روح القدس ما را در هر قدم راهنمایی می کند. پیروی از خدا آسان نیست و رنج بخشی از این مسیر است، اما دانستن اینکه او با ما است و همه چیز را به نفع خود انجام می دهد، در حالی که به ما لطف می کند تا به سفر ادامه دهیم، باید ما را خوشحال کند.


bottom of page