top of page

مسیح یا فرهنگ؟


من همیشه دوست داشتم در مورد فرهنگ های مختلف یاد بگیرم. من به این امید به مدرسه فیلم رفتم که روزی به سراسر جهان سفر کنم و درباره گروه‌های مختلف دنیا فیلم بسازم تا مردم بتوانند دانش و احترام بیشتری نسبت به فرهنگ‌هایی که ممکن است برایشان غریب به نظر برسد، به دست آورند. این اتفاق نیفتاد خدا در عوض برنامه ای داشت که در آن مردم از فرهنگ های مختلف را نزد من می آورد. به همین دلیل، فهمیدم که در برخی فرهنگ‌ها، شیوه‌های سنتی یا هنجارهای فرهنگی می‌توانند برخلاف کلام خدا باشند. در نتیجه، پس از اینکه یکی از شرکت‌کنندگان در یکی از مطالعات کتاب مقدس من این سوال عمیق را پرسید، احساس کردم که می‌خواهم موضوع مسیح در مقابل فرهنگ را بیشتر بررسی کنم - "وقتی مسیح با فرهنگ در تضاد است، ما به کدام تسلیم می‌شویم؟"


و مطابق این دنیا مباش، بلکه با تجدید ذهنت دگرگون شو، تا ثابت کنی اراده خدا چیست، نیکو پسندیده و کامل. رومیان 12:2

و به آنها گفت: «شما کسانی هستید که خود را در نظر مردم عادل می‌دانید، اما خدا به دل‌های شما داناست. زیرا آنچه در میان مردم بسیار محترم است در نزد خداوند منفور است. لوقا 16:15

ما باید مراقب باشیم که با فرهنگی که ما را از اراده خدا دور می کند، مطابقت نداشته باشیم. واقعیت این است که اگر ذهن تازه‌ای که ذهن مسیح است نداشته باشیم، نمی‌توانیم اراده خدا را ثابت کنیم و بنابراین کارهایی که انجام می‌دهیم ممکن است باعث نارضایتی او شود. ما می‌توانیم ظاهر مسیحیت را داشته باشیم، به کلیسا برویم، در بسیاری از خدمات مشارکت داشته باشیم و توانایی نقل آیات بسیاری را در کتاب مقدس داشته باشیم، اما هنوز ذهن و قلب ما خداوند را خوشحال نمی‌کند. ما ممکن است لباس باشگاه خود را با لباس کلیسا عوض کرده باشیم، اما به چیزهای دنیا هوس می کنیم، بنابراین ممکن است بگوییم "خدا به ما گفت" یک چیز خاص، اما ممکن است این پیرمرد ما باشد که با ما صحبت می کند و به ما می گوید که کارهایی انجام دهیم. راه ما به جای راه خدا


اکنون فرهنگ فقط مربوط به یک منطقه یا کشور نیست، بلکه ما در محله ها، مشاغل، کلیساها و حتی در خانواده خود فرهنگ ایجاد می کنیم. به یاد دارید زمانی که داوود تابوت خدا را به اورشلیم بازگرداند؟ همسرش میکال قطعاً از جشن های قوی او در مقابل همه خوشحال نبود. او احساس می کرد که شایسته یک پادشاه نیست. میکال فرهنگ سلطنتی را که از آن سرچشمه می گرفت پذیرفت و غرور او، مانند پدرش، به او اجازه نمی داد که خود را تحقیر کند تا خدایی را که بیش از آن شایسته پرستش بی آبروی ما است، تحقیر کند. جالب اینجاست که میکال تنها همسر نازا داوود نیز بود. فرهنگ خانوادگی او ممکن است به نفرین او تبدیل شده باشد، زیرا او ایده خود را برای پایبندی به زندگی خدا محور دیوید پشت سر نگذاشت.


و چون تابوت خداوند به شهر داود می‌آمد، میکال دختر شائول از پنجره به پایین نگاه کرد و داود پادشاه را دید که می‌پرد و در حضور خداوند می‌رقصید. و در دل خود او را تحقیر می‌کرد... اما وقتی داوود برای برکت دادن به خاندان خود بازگشت، میکال دختر شائول به ملاقات داوود آمد و گفت: «امروز پادشاه اسرائیل چقدر وقار داشت! زیرا او امروز خود را در برابر کنیزان خدمتکارانش رسوا کرد، همانطور که یکی از اهالی با بی شرمی خود را رسوا می کند!» اما داوود به میکال گفت: «من در حضور خداوند بودم که مرا بر پدرت و بر تمامی خاندان او ترجیح داد تا مرا بر قوم خداوند بر اسرائیل منصوب کند. پس من در حضور خداوند جشن خواهم گرفت! و من ممکن است خود را حتی بیشتر از این تحقیر کنم و در نظر خودم حقیر باشم، اما در برابر کنیزانی که شما از آنها صحبت کردید، نزد آنها مورد احترام قرار خواهم گرفت!» و میکال دختر شائول تا روز مرگ فرزندی نداشت. دوم سموئیل 6:16، 20-23

از آنجایی که جامائیکایی هستیم، فرهنگی داریم که قاطعیت را ترویج می‌کند، که می‌تواند برای کسانی که از جامعه مطیع‌تری آمده‌اند کمی سخت باشد. ما تمایل داریم که نظرات خود را با اشتیاق بیان کنیم. من دوستانی از کشورهای دیگر داشته ام که پس از شنیدن گفتگوی پرشور من با شخص دیگری از دریای کارائیب، معتقدند که ما با هم درگیر شده ایم. برعکس، ما مردم جزایر با شور و اشتیاق دوستانه و طعنه زیاد ارتباط برقرار می کنیم. با این حال، ما باید مراقب باشیم زیرا آنچه برای ما عادی است ممکن است برای دیگران مضر باشد. بنابراین ما باید همیشه مراقب باشیم که به نحوه ارتباط دیگران احترام بگذاریم.


در محبت برادرانه به یکدیگر فداکار باشید. به افتخار یکدیگر را ترجیح دهید رومیان 12:10

فرهنگ می تواند ما را از هم جدا کند، زمانی که خدا ما را متحد بخواهد. فرهنگ کلیسا به دلیل ایدئولوژی های مختلف باعث ایجاد شکاف در فرقه های مختلف شده است. شیطان از همه اینها استفاده می کند تا ما را از رستگاری، تقدیس و رابطه خود با مسیح از دست بدهد. همه ما باید این سوال را بپرسیم: "چرا" من چیست؟ چرا کارهایی را که انجام می دهیم انجام می دهیم؟ آیا انگیزه ما عشق است؟ خدمت عشق ما باید خدمت به خدا و خدمت به دیگران باشد. اما تا کجا پیش خواهیم رفت تا فداکارانه کسی را دوست داشته باشیم؟ آیا حاضریم فرهنگ خود را کنار بگذاریم تا عشق مسیح از طریق ما به دیگران سرازیر شود؟


حالا اختلافات و اختلاف نظرها همیشه بد نیست. در واقع، یک اختلاف نظر می تواند مانند دماسنج برای سنجش ارزش ها، نگرش ها و باورهای ما عمل کند. اگر بخواهیم دیدگاهی متفاوت از دیدگاه خودمان را ببینیم، که می تواند ما را قادر سازد بینش و رشد معنوی بیشتری داشته باشیم، ممکن است همه چیز را در چشم انداز مناسب قرار دهد.


همانطور که اعمال 15 را در مطالعه کتاب مقدس خود تجزیه و تحلیل کردیم، به وضوح شاهد تقسیم بین یهودیان و غیریهودیان به دلیل مسائل سنتی و فرهنگی بودیم. با این حال، این مشکل زمانی حل شد که شاگردان نشان دادند که غیریهودیان برای نجات مجبور نیستند با تمام اعمال یهودیان مطابقت داشته باشند.


پس از آن که بحث بسیار شد، پطرس برخاست و به آنها گفت: «ای برادران، می‌دانید که در روزهای اول خدا در میان شما انتخاب کرد که از زبان من غیریهودیان کلام انجیل را بشنوند و ایمان آورند. و خدای دانای دل به ایشان شهادت داد که روح القدس را به ایشان داد، همانطور که با ما نیز کرد. و میان ما و آنان فرقی قائل نشد و دلهایشان را با ایمان پاک کرد. چون چنین است، چرا خدا را با یوغی که نه پدران ما و نه ما قادر به تحمل آن نبوده‌اند، بر گردن شاگردان می‌آزمایی؟ اما ما معتقدیم که از طریق فیض خداوند عیسی نجات یافته ایم، همانطور که آنها نیز هستند.» اعمال رسولان 15:7-11

اگر فرهنگ‌های ما ما را از هم جدا می‌کند، پس از آن مسیح نیست، زیرا اراده او این است که ما یک بدن باشیم و در وحدت قدم برداریم. مخالفت کردن اشکالی ندارد، اما هرگز نباید کار خدا را متوقف کند، زیرا همه ما می خواهیم در اراده او بمانیم. هرگز نباید اجازه دهیم اختلافات فرهنگی ما باعث بروز اختلافاتی شود که منجر به تلخی، کینه و نابخشودگی شود که راهبردهای دشمن برای به دام انداختن ماست. پس اسیر طعمه شیطان نشویم که گناه است. اجازه ندهیم اشتیاق به فرهنگ ما جانشین مأموریت مسیح شود.


ما باید هر روز تصمیم بگیریم که ضد فرهنگ زندگی کنیم یا مخالف ملکوت خدا زندگی کنیم. تنها دو انتخاب وجود دارد. حد وسطی وجود ندارد. اگر روح‌القدس ما را هدایت کند، او ما را در مسیر مستقیم و باریکی هدایت می‌کند که آسان نیست، اما برای هرکسی که می‌خواهد زندگی تسلیم‌شده به مسیح داشته باشد، در حالی که هدفمند در ملکوت خدا زندگی می‌کند و کارهای دنیوی را پشت سر می‌گذارد، بهترین است. انتخاب شما چیست - مسیح یا فرهنگ؟






bottom of page