top of page

لطف در نامطلوب




خداوند متخصص در بخشش در شرایط نامساعد است. یوسف پس از اینکه فوطیفار را از اسماعیلیان خرید تا خدمتکار او شود، مورد لطف او قرار گرفت. پوتیفار به یوسف احترام می‌گذاشت و او را به سرپرستی خانواده‌اش ارتقا داد. یوسف همچنین در نزد همسر پوتیفار، که شباهت خود را برای او به سطح دیگری برد، مورد لطف قرار گرفت و او را مجبور کرد از او فرار کند تا صداقت خود را حفظ کند و کت خود را در دستش بگذارد. گاهی اوقات ممکن است با افراد اشتباهی که می خواهند ما را به آنها نزدیک کنیم، لطف داشته باشیم. با این حال، ما باید بصیر باشیم و از هر موقعیتی که ما را در نافرمانی خدا قرار می دهد فرار کنیم. این زن شرور بدجنس به دروغ گفت که سعی کرد به او دست بزند، در نتیجه پوتیفار ناخواسته او را به زندان انداخت، جایی که یوسف بار دیگر مورد لطف رئیس زندان قرار گرفت و مسئول نظارت بر زندانیان شد. چه کسی فکرش را می‌کرد که زندان برای یوسف و حتی برادران حسودش که دلیل مشکلات او بودند، چیز خوبی باشد؟ با این حال، زندان برای او مقدمه‌ای بود تا نخست‌وزیر شود و بعداً خانواده‌اش را از قحطی نجات دهد، که شامل برادران فریبنده‌اش می‌شد، که خوشبختانه در طول سال‌های جدایی از برادر کوچک‌ترشان مهربان‌تر شده بودند.


و اما تو، بدی را در حق من مقصود کردی، اما خدا آن را خیر بود تا این نتیجه کنونی را به وجود آورد و بسیاری از مردم را زنده نگه داشت. پیدایش 50:20

استر از دوران کودکی یتیم شد و مجبور شد با پسر عموی خود مردخای به خانه برود. زمانی که او را بردند و در حرمسرا گذاشتند تا در یک دوره یک ساله برای تقدیم به پادشاه آراسته شود تا او بتواند همسرش را از گروه انتخاب کند، درد دل بیشتر شد. این نمی توانست فصل خوشایندی برای استر باشد که مردخای به او دستور داده بود هویت واقعی خود را به عنوان یک یهودی فاش نکند، از ترس اینکه اگر این کار را می کرد چه اتفاقی می افتاد. با این حال، علیرغم همه اینها، استر مورد لطف هگای قرار گرفت، که بر زنان نظارت می کرد، و با پیروی از دستورالعمل های خردمندانه او، بعداً مورد لطف پادشاه قرار گرفت و او او را به عنوان همسر بعدی خود انتخاب کرد. به نفع استر، عصای پادشاه را به سمت او می‌گرفت تا بتواند به حضور او وارد شود و درخواست‌هایش را مطرح کند. استر برای نجات مردمش موقعیت مطلوبی داشت.


پادشاه استر را از همه زنان بیشتر دوست داشت و او بیش از همه باکره ها با او لطف و مهربانی پیدا کرد، به طوری که عمامه سلطنتی را بر سر او نهاد و او را به جای وشتی ملکه کرد. استر 2:17

زیرا اگر در این هنگام سکوت کنی، رهایی و نجات یهودیان از جای دیگر پدید خواهد آمد و تو و خانه پدرت هلاک می‌شوی. و چه کسی می داند که آیا شما برای چنین زمانی به سلطنت نرسیده اید؟ استر 4:14

داستان دلخراش دیگر کتاب مقدس در مورد روت بود که با وجود از دست دادن شوهرش، به مادرشوهر بیوه خود نائومی عهد وفاداری داد و با او به سرزمینی رفت که او نمی دانست. در حالی که در مزرعه‌ای جمع‌آوری می‌کرد و محصولی را که برای فقرا باقی مانده بود جمع می‌کرد، در نظر بوعز، که نجات‌دهنده خویشاوند او شد، لطف پیدا کرد. سرندیپیتی او را به مزرعه بوعز رهنمون نشد، اما لطف خدا باعث شد. روت با پیروی از دستورات نائومی با بوعز ازدواج کرد و یکی از اجداد عیسی شد.


سپس گفت: «ای سرورم، در نظر تو لطف یافتم، زیرا تو مرا دلداری دادی و با خادمت به نیکی سخن گفتی، در حالی که من مانند یکی از کنیزانت نیستم.» روت 2:13

ما نیز وقتی عیسی را به عنوان نجات دهنده خود می پذیریم، صرف نظر از موقعیتی که در آن قرار داریم، لطف داریم. ما به تخت پدر دسترسی کامل داریم و می توانیم با شکرگزاری و ستایش به حضور او برویم. او دوست دارد که در ستایش قوم خود بماند. و هیچ لطفی بهتر از این نیست که خدا با ما باشد. ما نیز می توانیم با عریضه های خود با خیال راحت به تخت او برویم. وقتی او با ما از میان آتش راه می‌رود و در مکان‌های بیابانی زندگی‌مان به ما برکت می‌دهد، این لطف است.


وقتی از آبها عبور کنی، من با تو خواهم بود. و از میان نهرها بر شما طغیان نخواهند کرد. وقتی از میان آتش گذر کنی، نه سوخته می شوی و نه شعله تو را می سوزاند. اشعیا 43:2

زیرا یهوه خدایت تو را در هر آنچه کردی برکت داده است. او سرگردانی شما را در این بیابان بزرگ شناخته است. این چهل سال است که یهوه خدایت با تو بوده است. تو چیزی کم نکردی تثنیه 2:7

اخیراً یک حرکت احمقانه انجام دادم و فراموش کردم که تلفن همراهم را در کیفم محکم نکرده ام و وقتی از ماشین پیاده شدم با صورت در گودال آب در کنار جاده پرواز کرد. من آن را تمیز کردم و هیچ وقت از کار افتاد. این لطف است من نمی توانستم یک تلفن جدید بخرم، در واقع نمی توانستم این تلفنی را که دارم بخرم، اما از دید کسی که آن را به من داد لطف کردم. فقدان منابع مالی یا اموال مادی نمی تواند مانع لطف خداوند شود. به علاوه، از هم پاشیدن برنامه های ما ممکن است مورد لطف خدا باشد، زیرا او ممکن است برنامه مطلوب تری داشته باشد.


و همه اینها که به واسطه ایمانشان رضایت یافتند، وعده را نپذیرفتند، زیرا خداوند چیز بهتری برای ما قرار داده بود تا جدا از ما کامل نشوند. عبرانیان 11:39-40

لطف به طرق مختلف می آید. بنابراین، همانطور که در روز خود می گذریم، از خدا بخواهیم که چشمان ما را باز کند تا نعمتی را که به ما عطا کرده است ببینیم. این می تواند گرمای خورشید در یک روز صاف و زیبا باشد، یا بارانی که خشکسالی را در یک روز ابری شکسته است. نویسنده کتاب جامعه ممکن است در سنین پیری کمی بدبین شده باشد، اما همچنان می‌دانست که برای هر کسی که با تمام زندگان همراه باشد، امید است. مطمئناً سگ زنده بهتر از شیر مرده است. (جامعه 9:4 را ببینید) بله، اگر زنده هستیم، پس امید داریم، و این لطف است.

و امید مایوس نمی شود، زیرا محبت خدا از طریق روح القدسی که به ما عطا شده است در قلب ما جاری شده است. زیرا در حالی که ما هنوز درمانده بودیم، مسیح در زمان مناسب برای افراد غیر خدا مرد. زیرا به سختی کسی برای مرد عادل خواهد مرد. اگرچه شاید برای انسان خوب کسی جرات مرگ را داشته باشد. اما خدا محبت خود را نسبت به ما نشان می دهد، زیرا در حالی که ما هنوز گناهکار بودیم، مسیح برای ما مرد. رومیان 5: 5-8

داشتن عشق به خدا و مرگ عیسی برای نجات ما از گناهانمان، تا بتوانیم زندگی ابدی داشته باشیم، اکنون این لطف بزرگ است. بدانید که شما بسیار مورد لطف و محبت هستید، مهم نیست که زندگی به شما چه می زند.





bottom of page