top of page

یک چیز خوب اما نه یک چیز خدا



می دانم چه زمانی خدا به من درس می دهد. فقط در یک صبح، سه بار در مورد داوود خواندم که می‌خواهد معبدی برای خدا بسازد در فصل 7 سموئیل دوم. کاری که داوود می‌خواست انجام دهد به نظر کار بسیار خوبی بود. از این گذشته، او قصد داشت معبدی برای تابوت خدا بسازد تا حضور او را در خود جای دهد. اما این کار خدا نبود. خدا نقشه های دیگری داشت، بنابراین، اگرچه داوود می خواست این ادای احترام به خدا را انجام دهد، اما اجازه انجام این کار را نداشت و مجبور شد از نقشه خود برای نقشه خدا دست بکشد.

 

هنگامی که پادشاه در خانه خود ساکن بود و خداوند او را از دست تمامی دشمنان خود در اطراف آسایش داده بود، پادشاه به ناتان نبی گفت: «اکنون ببین، من در خانه ای از سرو ساکن هستم، اما تابوت خدا درون پرده‌های خیمه‌ها ساکن است.» آنگاه ناتان به پادشاه گفت: «برو، هر چه در دلت هست بکن، زیرا خداوند با توست.» اما در آن شب، کلام خداوند به ناتان نازل شد و گفت: «برو و به بنده من داود بگو، خداوند چنین می‌گوید: «آیا خانه‌ای برای من می‌سازی که در آن ساکن شوم؟ زیرا از زمانی که بنی‌اسرائیل را از مصر بیرون آورده‌ام، تا به امروز در خانه‌ای ساکن نشده‌ام، بلکه در خیمه و خیمه رفت و آمد کرده‌ام. آیا در هر کجا که با همه بنی اسرائیل رفت و آمد کرده‌ام، به کسی از قبیله‌های اسرائیل که به آنها دستور دادم قوم من اسرائیل را شبانی کنند، سخنی گفته‌ام که چرا خانه‌ای از سرو برای من بنا نکرده‌اید؟ دوم سموئیل 7: 1-7

 

دیوید اکنون در موقعیت عالی برای ساختن خانه ای برای خدا بود. او از دشمنانش استراحت می کرد و منابعش را داشت. او خانه خود را ساخته بود و اکنون احساس می‌کرد که از آنجایی که محل زندگی خود را دارد، اکنون زمان آن رسیده است که مکان بسیار مناسب‌تری برای سکونت در کشتی خدا داشته باشد. اما این ایده خدا نبود. خداوند از داوود برای ساختن خانه خود استفاده نمی کند، بلکه از پسرش استفاده می کند. در عوض، خداوند می‌خواست برای داوود خانه‌ای بسازد، و از این خانه، مسیح، عیسی، که تا ابد سلطنت خواهد کرد، بیرون خواهد آمد. داوود نقشه خود را برای خدا داشت، اما خدا نقشه بزرگتر و بهتری برای داوود داشت. خدا می تواند از طریق قدرت عظیم خود که در ما کار می کند، بی نهایت بیش از آنچه ما می توانستیم بخواهیم یا فکر کنیم، انجام دهد.

 

خداوند می گوید: «زیرا افکار من افکار شما نیست و راههای شما راههای من نیست.» «زیرا همان‌طور که آسمان‌ها از زمین بالاتر است، راه‌های من نیز از راه‌های شما و اندیشه‌های من از افکار شما بالاتر است. «زیرا همانطور که باران و برف از آسمان می‌بارد و به آنجا بازنمی‌گردد، بلکه زمین را سیراب کرده و جوانه می‌زند تا بذر افشان و نان به خورنده بذر دهد، من نیز چنین خواهد کرد. کلمه ای باشد که از دهان من خارج شود. باطل به سوی من باز نمی گردد، بلکه آنچه را که من بخواهم انجام می دهد و در چیزی که برای آن فرستاده ام رستگار می شود. اشعیا 55: 8-11

 

با خدا هرگز نباید سعی کنیم به فهم خود تکیه کنیم. ما باید به او اعتماد کنیم و از او اطاعت کنیم، زیرا او ما را در راه های اسرارآمیز خود هدایت می کند. راه های او ممکن است برای ما معنی نداشته باشد. اگر این کار را می کردند، پس او خدا نبود. به همین دلیل است که ما باید او را در همه راه های خود بشناسیم و او مسیرهای ما را هدایت خواهد کرد.

 

خداوند صبایوت چنین می‌گوید: «در راه‌های خود بیندیش! خداوند می گوید: به کوهها بروید و چوب بیاورید و معبد را بسازید تا از آن لذت ببرم و جلال پیدا کنم. "شما به دنبال بسیار بودید، اما در واقع کم بود. و وقتی آن را به خانه آوردی، منفجرش کردم. چرا؟" خداوند صبایوت می گوید. «به خاطر خانه من که ویران است، در حالی که هر یک از شما به خانه خود می دود. پس آسمانهای بالای سر شما شبنم را نگه می دارد و زمین میوه آن را. زیرا که بر زمین و کوهها و بر غلات و شراب نو و روغن و بر هر آنچه که زمین بیرون می‌آورد، بر انسان‌ها و دام‌ها و بر تمامی زحمات دستان شما، خواستار خشکسالی شدم.» هاجی 1: 7-11

 

 

ما باید از خدا بخواهیم که در هر فصل چه کاری از ما می خواهد. قرن ها بعد، خداوند خشمگین بود زیرا زمان بازسازی خانه اش فرا رسیده بود، اما مردم بیشتر نگران خانه های خود بودند در حالی که معبد ویران شده بود. و به همین دلیل آنها موفق نبودند و برنامه هایشان شکست می خورد. مهم این است که عاقل باشیم و از خداوندی که دانا، همیشه حاضر و محدود به زمان نیست، مشورت بگیریم. او می داند که آینده چه چیزی را در اختیار دارد، همانطور که آن را در دستان خود دارد. بنابراین، بهتر است با برنامه های او برای زندگی خود همسو باشیم.

 

نقشه‌های زیادی در قلب انسان وجود دارد، با این حال، نصیحت خداوند پابرجا خواهد ماند. امثال 19:21

 

ما می‌توانیم آنچه را که فکر می‌کنیم بهترین است انجام دهیم یا می‌توانیم خداوند را جستجو کنیم و اجازه دهیم او به ما نشان دهد که چه مراحلی را برای ما تعیین کرده است، زیرا اهداف او به هر حال پیروز خواهند شد. ما هرگز نباید فراموش کنیم که راه خدا ممکن است برای جهان احمقانه به نظر برسد، اما او از چیزهای احمقانه و مطرود دنیا استفاده می کند تا خردمندان را گیج کند. من شما را نمی دانم، اما من ترجیح می دهم در نظر جهانیان احمق باشم و از خدا پیروی کنم تا اینکه در چشم دنیا عاقل باشم در حالی که خدا را نافرمانی کنم. آبروی من مهمتر از جلال خدا در زندگی من نیست. بنابراین، من می‌خواهم کار خدا را انجام دهم نه آنچه را که دنیا خوب می‌داند اما از آن خدا نیست.



Comments


bottom of page