
اخیراً، هنگامی که مشغول خواندن کتاب مقدّس خود در کتاب دانیال بودم، وقتی گزارش شدرک، میشاخ و عابدنگو را که در آتش انداخته شدند، مطالعه کردم، بسیار هیجان زده شدم. نبوکدنصر، پادشاه بابل، بتی طلایی ساخته و در دشت دورا برپا کرده بود. به همه مردم بدون توجه به ملت و زبانشان دستور داده شد که با شنیدن صدای آلات موسیقی به زمین بیفتند و تصویر طلایی را بپرستند. با این حال، سه مرد یهودی مسئول استان بابل بودند که از پرستش این بت خودداری کردند، اگرچه میدانستند که نتیجه آن انداختن در کوره آتشین خواهد بود. پادشاه وقتی شنید که این افراد به خدایان او خدمت نمی کنند و بت طلایی را نمی پرستند، عصبانی شد، بنابراین آنها را احضار کرد. او آنها را تهدید به انداختن در آتش کرد و پرسید که کدام خدا آنها را نجات خواهد داد. اما آن سه مرد به خدای توانا خود اطمینان داشتند.
شدرک، مشاک و عابد نگو در جواب به پادشاه گفتند: «ای نبوکدنصر، ما در این مورد نیازی به پاسخگویی به تو نداریم. اگر چنین است، خدای ما که به او خدمت می کنیم، می تواند ما را از کوره آتش سوزان نجات دهد و او ما را از دست تو نجات خواهد داد، ای پادشاه. امّا اگر نه، ای پادشاه به تو بفهمان که ما خدایان تو را خدمت نمیکنیم و مجسمه طلایی را که تو برپا کردهای نخواهیم پرستید.» دانیال 3: 16-18
پادشاه از عصبانیت سوخت و به همین دلیل دستور داد که آنها را ببندند و در حالی که لباس کامل داشتند در آتش "بسیار داغ" انداختند. مردانی که آنها را به این جهنم فروزان آورده بودند در شعله های آتش سوختند. با این حال، نبوکدنصر نمی توانست آنچه را که می دید باور کند. چهار مرد در میان آتش آزاد بودند و بدون صدمه در اطراف راه می رفتند. مرد چهارم برای او مانند پسر خدایان به نظر می رسید. او نمی دانست که پسر خدای یگانه حقیقی آزاد می کند واقعاً آزاد است. بی بند و بار در آتش راه می رفتند و نسوخته بودند. خدا به وعده خود در مورد آنچه اشعیا پیش از غلبه بابلی ها و اسارت یهودیان به اسارت در آورده بود، عمل می کرد.
وقتی از آب ها عبور کنی، من با تو خواهم بود. و از میان نهرها بر شما طغیان نخواهند کرد. هنگامی که از میان آتش عبور می کنید، نه می سوزید و نه شعله شما را می سوزاند. اشعیا 43:2
این مردان عبری توسط شعله های آتش سوزانده شدند. خداوند یک بار دیگر ناممکن را ممکن کرده بود. نبوکدنصر پادشاه آنها را از کوره آتش بسیار داغ فراخواند و هنگامی که بیرون آمدند، مقامات دولتی و مشاوران پادشاه با شوک آنها را احاطه کردند زیرا متوجه شدند که آتش اگرچه برای این مردان بسیار داغ شده است نمی تواند آنها را لمس کند. و پادشاه متوجه شد که خدای آنها می تواند آنها را رهایی بخشد و فرمان داد که هیچ کس نمی تواند یک کلمه علیه این خدا صحبت کند.
و ساتراپ ها، مدیران، فرمانداران و مشاوران پادشاه دور هم جمع شدند و این مردان را دیدند که آتش بر بدنشان قدرتی نداشت. نه موی سرشان آواز میخورد و نه جامههایشان آسیبی میگرفت و نه بوی آتش بر آنها بود. نبوکدنصر گفت: «متبارک باد خدای شدرک و میشاخ و عابد نگو که فرشته خود را فرستاد و بندگان خود را که بر او توکل کرده بودند رهانید و کلام پادشاه را ناکام گذاشتند و اجساد خود را تسلیم کردند تا نتوانند هیچ خدایی را جز خدای خود عبادت و پرستش نکنید! بنابراین من حکم میکنم که هر قوم، قوم یا زبانی که علیه خدای شدرک، میشاخ و عابد-نغو سخنی ناپسند میگوید، تکه تکه شود و خانههایشان به خاکستر تبدیل شود. زیرا هیچ خدای دیگری وجود ندارد که بتواند اینگونه رهایی بخشد.» دانیال 3:27-29
چه خدای شگفت انگیزی را خدمت می کنیم! هیچ خدای دیگری مانند او وجود ندارد. اما پس چرا ما اینقدر مصالحه می کنیم تا دنیا را راضی کنیم؟ چرا در برابر بت های پول، سیاست، سرگرمی و حتی دین خودساخته تعظیم می کنیم؟ گاهی اوقات ما حتی متوجه نمیشویم که چه چیزی را میپرستیم، زیرا شیطان، پدر دروغ، ما را فریب داده است که فکر میکنیم همه چیز با کاری که انجام میدهیم خوب است. اما خدا راضی نیست. به همین دلیل است که ما در طوفان های اقتصادی غرق می شویم و گاه در آتشی که از شهوات و حرص و آز و باورهای نادرست خود برافروخته می شویم، می سوزیم. ما بر خلاف این مردان جوان یهودی که آتش هیچ قدرتی بر آنها نداشت، به طرق مختلف مصالحه کردهایم، زیرا از پرستش بت یا خدایان دیگری امتناع میکردند.
واقعیت این است که آتشسوزیها و سیلها خواهند آمد، اما زمانی که خدای متعال پناهگاه خود باشیم، میتوانیم از آنها آسیبی نبینیم. اما هنگامی که برای خشنود کردن انسان شروع به سازش می کنیم، از امنیت بال های محافظ خدا دور می شویم که می تواند ما را از هر دامی که شکارچی می خواهد برای به دام انداختن ما استفاده کند نجات دهد. وقتی به خداوند وفادار میمانیم و از کلام او اطاعت میکنیم، آنگاه در میان آتشی که اطراف ما خشمگین است، رها خواهیم شد. ما همچنین باید بدانیم که جهان ما را زیر نظر دارد و وقتی از مخمصه های زندگی سالم بیرون آمدیم، بسیاری متوجه خواهند شد که خدای یگانه کیست.
Comentarios