کدام عیسی؟
- Nicola Carara
- 3 days ago
- 1 min read

این هفته، هفته مقدس است، زمانی که ما مصلوب شدن و رستاخیز عیسی را گرامی میداریم، کسی که مرگ را شکست داد و به ما زندگی ابدی بخشید. بسیاری از مسیحیان در ابتدای این هفته، یکشنبه نخل را جشن گرفتند. من از دو منبع مختلف شنیدم که نخلها نمایانگر ملیگرایی یهودی هستند. من قبلاً هرگز چنین چیزی نشنیده بودم. بریتانیکا ملیگرایی را به عنوان ایدئولوژی مبتنی بر این فرض توصیف میکند که وفاداری و فداکاری فرد به دولت-ملت، بر سایر منافع فردی یا گروهی برتری دارد. یهودیان نخلها را پایین میآوردند و فریاد میزدند "هوشانا!" که در واقع به معنای "ای خداوند، ما را نجات بده!" است. یهودیان عیسی را به عنوان مسیح خود که قادر به نجات آنها از مرگ ابدی بود، نمیدیدند، بلکه او را از ظلم و ستم روم نجات میدادند. آنها میخواستند روم فتح شود تا ملتشان، اسرائیل، آزاد شود. آنها به پیروزی عیسی بر مرگ، گناه و شیطان فکر نمیکردند، بلکه به پیروزی ملت خود بر روم فکر میکردند. آنها به یهودای مکابی دیگری امید داشتند که تقریباً دو قرن پیش، شورش مکابیان را علیه امپراتوری سلوکی که یهودیان را سرکوب کرده و معبد خدا را بیحرمت کرده بود، رهبری کرد. او اورشلیم را از این حکومت ستمگر پس گرفته بود و در بازگشتش از او به عنوان یک قهرمان استقبال شد و سپس برای اولین بار ثبت شد که یهودیان در جشن پیروزی از حاکمان مستبد خود، شاخههای نخل را تکان میدادند. و این پیروزی و پاکسازی معبد هنوز با جشن حنوکا گرامی داشته میشود. بنابراین، همانطور که یهودیان شاخههای نخل را تکان میدادند، یادآور پیروزی آنها تقریباً ۲۰۰ سال قبل بود، آنها این کار را با این انتظار انجام دادند که عیسی پادشاه فاتحی باشد که ملت آنها را از حاکمان ستمگرشان بازپس میگیرد، اما در عوض او به عنوان بره قربانی ظاهر شد. آنها تصور اشتباهی در مورد عیسی داشتند و تنها چند روز بعد، زمانی که او انتظارات آنها را برآورده نکرد، علیه او روی آوردند.
پس از مرگ، رستاخیز و عروج عیسی، پطرس و حواریون در برابر شورای یهودِ متهمکننده قرار گرفتند. با این حال، آنها با جسارت اعلام کردند که عیسی کیست و چرا آمده است.
خدای پدران ما، عیسی را که شما با به دار آویختن او بر صلیب، به مرگ محکوم کرده بودید، برخیزانید. او کسی است که خدا او را به عنوان شاهزاده و ناجی به دست راست خود بالا برد تا به اسرائیل توبه و بخشش گناهان عطا کند. و ما شاهد این امور هستیم؛ و روح القدس نیز که خدا به کسانی که از او اطاعت میکنند، عطا کرده است، چنین است. اعمال رسولان ۵: ۳۰-۳۲
عیسی شاهزاده و ناجی است که به اسرائیل توبه و بخشش گناهان عطا کرد، اما آنها بیشتر نگران کودتا علیه رومیان بودند. آیا ما نیز به دلیل فرهنگ، دیدگاه سیاسی و باورها و خواستههای خود، دیدگاهی تحریفشده از عیسی داریم؟ به نظر میرسد که ایدئولوژی ما بر نحوه نگاه ما به عیسی تأثیر میگذارد، اما ما اجازه نمیدهیم که عیسی بر ایدئولوژی ما تأثیر بگذارد. ما ممکن است نخواهیم عیسی را آنطور که هست بپذیریم، بلکه آنطور که میخواهیم او باشد. بنابراین، ما عیسی کتاب مقدس را رد میکنیم تا عیسی خودمان را خلق کنیم. چارلز اسپورجن در نیایشهای خود این را نوشت:
مخلوقات تو به تو ستم میکنند، ای تو، ای نیکوی حاکم! / تو محبوب نیستی، زیرا درک نمیشوی: / این مرا بیش از همه غمگین میکند که کارهای بیهوده، انسانهای ناسپاس را فریب میدهد، صرف نظر از لبخند تو.
شاید ما عیسی را اشتباه فهمیدهایم و بنابراین او را آنطور که باید دوست نداریم. قوم خودش او را درک نکردند. به همین دلیل او نتوانست آنچه را که میخواست برای آنها انجام دهد، و برای اورشلیم سوگواری کرد.
«اورشلیم، اورشلیم، که پیامبران را میکشد و فرستادگان خود را سنگسار میکند! چند بار خواستم فرزندانت را جمع کنم، همانطور که مرغ جوجههایش را زیر بالهایش جمع میکند، و شما نخواستید. اینک خانهات به تو ویران واگذار میشود! زیرا به تو میگویم، از این پس مرا نخواهی دید تا زمانی که بگویی: «مبارک است کسی که به نام خداوند میآید!»» متی ۲۳:۳۷-۳۹
عیسی این سخنان را پس از ورود به اورشلیم و تجلیل شدن با شاخههای نخل گفته بود. آنها توجهی که عیسی ارائه میداد را نمیخواستند و پس از آن اوضاع بسیار بد شد. او به جای سرنگونی حکومت روم، به واژگون کردن میزها در معبد، خانه پدرش، پرداخت، که به گفته او به جای خانه دعا، به لانه دزدان تبدیل شده بود. بازرگانان کالاهای خود را در معبد میفروختند، اما عیسی هیچ یک از این کارها را نمیکرد، بنابراین آنها و خریدارانشان را بیرون راند. عیسی قطعاً کاری را که قومش میخواستند انجام نمیداد، اما پیامبران واقعی خدا نیز گاهی اوقات این کار را نمیکردند.
همه پیامبران چنین پیشگویی میکردند و میگفتند: «به راموت جلعاد برو و موفق شو، زیرا خداوند آن را به دست پادشاه خواهد داد.» سپس فرستادهای که برای احضار میکایا رفته بود، با او صحبت کرد و گفت: «اینک سخنان پیامبران به طور یکسان برای پادشاه مطلوب است. لطفاً کلام تو مانند کلام یکی از آنها باشد و با نظر مساعد سخن بگو.» اما میکایا گفت: «به حیات خداوند سوگند، آنچه خداوند به من میگوید، من خواهم گفت»... میکایا گفت: «اگر واقعاً به سلامت برگردید، خداوند به وسیله من سخن نگفته است.» و گفت: «ای همه مردم، گوش دهید.» اول پادشاهان ۲۲:۱۲-۱۴،۲۸
این شبیه به چیزی است که این روزها اتفاق میافتد. بسیاری از مردم فقط میخواهند به آنچه برایشان مطلوب است گوش دهند، حتی اگر دروغ باشد. برخی از کشیشان و پیامبران با اعلام «خداوند گفته است» پول در میآورند، در حالی که او هرگز چیزی به آنها نگفته است. آنها از عیسی برای جا دادن در طرحهای خودستایی و ثروتمند شدن خود استفاده میکنند. این معلمان دروغین و پیامبران دروغین، صلح و رفاه را برای راضی کردن گوشهای خارشداری که حاضرند به آنها پول بدهند تا ثروتمندتر شوند، در حالی که بسیاری در کلیساهای خودشان رنج میبرند و مبلغان در میدان رها میشوند تا پژمرده شوند، بیان میکنند. افرادی هستند که برای سرگرمی به کلیسا میروند و بنابراین برخی از رهبران گاهی اوقات پول خرج میکنند تا کلیساهای خود را به سیرک یا زمین بازی تبدیل کنند. من تعجب میکنم که عیسی در مورد این چه فکری میکرد. آیا او عصبانی میشد و ترفندهای زیادی را که در برخی کلیساها برای خشنود کردن توده مردم وجود دارد، لغو میکرد؟ عیسی کتاب مقدس همیشه آنچه را که میخواهیم بشنویم به ما نمیگوید. او به رهبر جوان ثروتمند گفت که هر چه دارد بفروشد و به فقرا بدهد و از او پیروی کند. ما نیز ممکن است مجبور باشیم طبق خواست خدا رنج بکشیم، اما میتوانیم زندگی خود را به خالق وفادارمان بسپاریم و به انجام کارهای درست ادامه دهیم. با این وجود، بسیاری از ما نمیخواهیم درباره رنج کشیدن برای خداوند بشنویم. در عوض، میخواهیم عیسی خودمان را خلق کنیم که خواستههای نفسانی ما را برآورده کند. وقتی این کار را انجام میدهیم، نخواهیم فهمید که عیسی واقعاً کیست.
وقتی عیسی به ناحیه قیصریه فیلیپی رسید، از شاگردانش پرسید: «مردم میگویند پسر انسان کیست؟» و آنها گفتند: «برخی میگویند یحیی تعمید دهنده؛ و برخی دیگر، الیاس؛ اما برخی دیگر، ارمیا یا یکی از پیامبران.» او * به آنها گفت: «اما شما مرا که میدانید؟» شمعون پطرس پاسخ داد: «تو مسیح، پسر خدای زنده هستی.» و عیسی به او گفت: «ای شمعون بارجونا، خوشا به حال تو، زیرا جسم و خون این را بر تو آشکار نکردهاند، بلکه پدر من که در آسمان است.» متی ۱۶:۱۳-۱۷
به نظر شما عیسی کیست؟ اگر شما توسط امیال خود هدایت میشوید، میتوانید انتظار داشته باشید که عیسی خواستههای شما را برآورده کند. و ممکن است او را فقط به عنوان یک پادشاه فاتح، یا یک روزیدهنده، یا یک شفادهنده، یا یک معلم یا یک پیامبر ببینید. اما اگر او را نه تنها به عنوان ناجی خود، بلکه به عنوان پروردگار زندگی خود ببینید، آنگاه امیال شما تسلیم او خواهد شد و او بر
هر زمینهای از زندگی شما حکومت خواهد کرد. پس کدام عیسی را در زندگی خود میبینید؟
Comments