
اوایل این هفته من اذان بودم. پدر کشیش که نماز را رهبری کرد جامائیکایی است. او بیان می کرد که مردم کارائیب عصبانی می شوند و دیگر با دیگران صحبت نمی کنند و سپس می گویند: "من کارائیب هستم، من اینطور هستم." وی خاطرنشان کرد: این خوب نیست، زیرا این نشان می دهد که بخشی از زندگی خود را به خدا نسپرده اند. جالب اینجاست که خدا پارسال این درس را به من داد. زمانی که خدا مرا چند هزار مایلی از وطنم دور کرد و شروع به کار با قلبم کرد و به من نشان داد که فرهنگ من به جای قلب او منعکس کننده فرهنگ من است، متوجه شدم که چگونه فرهنگ خود را در زندگی خود زندگی می کنم. خدا از طریق موقعیت های اطرافم در این مورد با صدای بلند با من صحبت می کرد. یک ویدیو در یوتیوب واقعاً چشم انداز زیادی را برای من ایجاد کرد و آنچه را که خدا به من آموخت ثابت کرد. مجری برنامه در این ویدئو از جدایی یک باشگاه پیست پیست جامائیکا بازگو کرد. او مدتی از این جدایی در سازمان صحبت کرده بود، زیرا این دو شریک را شخصاً میشناخت و با تأسف میگفت که این نه تنها شکست یک سازمان نیست، بلکه دوستی نیز بوده است. او از عدم علاقه به آشتی ابراز تاسف کرد، زیرا هر دو حاضر نبودند بنشینند و در مورد اختلافات خود صحبت کنند. در عوض، آنها از آنجا دور شدند که دیگر نمی خواستند با هم صحبت کنند. این مجری این را بخشی از فرهنگ جامائیکا می دانست که در آن دوستی ها، ازدواج ها و سازمان ها از هم پاشیده شده است زیرا طرفین درگیر با یکدیگر عصبانی می شوند و نمی خواهند دوباره با یکدیگر صحبت کنند.
متأسفانه، من از کودکی بارها و بارها این را در زندگی خود دیدهام و خداوند به وضوح به من نشان داد که این ویژگی نگه داشتن یک جرم، که متمایز از فرهنگ من است، نباید از ویژگیهای فرزندش باشد. پادشاهی او فرهنگ متفاوتی دارد. کلام خدا به ما گفته است که با جهان مطابقت نداشته باشیم، بلکه ذهن خود را تجدید کنیم تا بتوانیم بدانیم چگونه با اراده خدا همسو شویم.
و با این دنیا منطبق نشوید، بلکه با تجدید ذهن خود متحول شوید تا ثابت کنید آن اراده نیک و پسندیده و کامل خداوند چیست. رومیان 12:2
من باید عمداً در مورد اینکه آنقدر تهاجمی نباشم و به جرمی که در فرهنگم متداول است پایبند نباشم. و مواقعی وجود دارد که شکست خوردهام، اما بیشتر و بیشتر یاد میگیرم که بایستم و نفس بکشم تا بتوانم دعا کنم تا ببینم خدا میخواهد چه پاسخی بدهم تا او جلال را به دست آورد. این کار آسانی نیست زیرا بر خلاف طبیعت من است، و بنابراین باید مصمم باشم که بدنم را هر روز بکشم و گاهی اوقات لحظه به لحظه که به یاد میآورم من موجودی جدید در مسیح هستم و باید همه بخشهای خود را تسلیم کنم. زندگی به خدا و مقاومت در برابر شیطان.
زناکاران و زناکاران! آیا نمی دانی که دوستی با دنیا دشمنی با خداست؟ پس هر که می خواهد دوست دنیا باشد، خود را دشمن خدا می کند. یا فکر میکنید که کتاب مقدس بیهوده میگوید: «روحی که در ما ساکن است از روی حسادت میخواهد؟» اما او فیض بیشتری می دهد. از این رو می فرماید: «خداوند در مقابل متکبران مقاومت می کند، اما به فروتنان فیض می بخشد». پس تسلیم خدا باشید. در برابر شیطان مقاومت کن، و او از تو فرار خواهد کرد. به خدا نزدیک شوید تا او به شما نزدیک شود. ای گناهکاران دست های خود را پاک کنید. و دلهای خود را پاکیزه کنید ای دو دل. نوحه و ماتم و گریه! خنده شما به ماتم و شادی شما به غم تبدیل شود. در پیشگاه خداوند فروتن باشید و او شما را بالا خواهد برد. یعقوب 4: 4-10
من متوجه شده ام که باید خود را در برابر خدا فروتن کنم و راه هایم را به او تسلیم کنم. من نباید با یک پا در فرهنگ خود و پای دیگر در مسیح دو دل باشم. وقتی این را می نویسم، به یاد می آورم که یکشنبه در کلیسا درباره این موضوع صحبت شد. خدا واقعاً از من می خواهد که این درس را بفهمم. و این بدان معنا نیست که من نباید از برخی افراد جدا شوم زیرا خدا نیز جدایی می آورد. هنگامی که به ابرام گفته شد که اقوام خود را ترک کند، برادرزادهاش لوط با او رفت و پس از اینکه گلههایشان زیاد شد، بین گلهدارانشان بحث و جدل در گرفت، بنابراین ابرام به او و لوط پیشنهاد داد که از هم جدا شوند. لوط زمین حاصلخیز را که از نظر روحی بیثمر بود انتخاب کرد و بعداً ابرام مجبور شد او را نجات دهد و پس از آن مجبور شد از این سرزمین فرار کند زیرا خدا میخواست آن را نابود کند. اما خدا با ابرام بود، و او در کنعان شکوفا شد، جایی که خدا در وهله اول او را مقدر کرده بود که برود. جالب اینجاست که او به سرزمینی رفت که وقتی لوط تصمیم گرفت در جهت مخالف حرکت کند، خدا به او نشان خواهد داد. انتخاب لوط درست در نقشه خدا برای ابرام عمل کرد. پولس نیز به دلیل اختلاف شدید در مورد بردن یحیی مرقس به سفر با آنها از برنابا جدا شد. بنابراین، جدایی رخ داد و پولس با سیلاس رفت، در حالی که برنابا با مرقس رفت و کلیسا رشد کرد. بعداً، پولس دوباره با برنابا متحد شد و پولس از جان مرقس خواست که با او باشد زیرا او گفت که برای او مفید است. به نظر می رسید که همه آنها در طول این جدایی به بلوغ رسیده اند و بدون بدخواهی به هم برگشتند. این به رشد ملکوت خدا کمک کرد.
مهم است که چرخه های مخرب را در هر فرهنگی که هستیم متوقف کنیم. همچنین نباید فراموش کنیم که در کلیساها و خانواده ها فرهنگ هایی داریم که ممکن است از خدا نباشند و مشکلات زیادی ایجاد کنند. داشتم داستان جابز را می خواندم که به راحتی در شجره نامه ها از دست می رفت. با این وجود، کتاب مشهوری در مورد این دعا وجود دارد. با خواندن این دعا در نسخه جدید کینگ جیمز، آن را با بسیاری از نسخههای دیگر متفاوت یافتم زیرا نشان میدهد که جابز برای خدا دعا میکند تا او را از شر نگه دارد تا باعث درد نشود، در حالی که نسخههای دیگر بیان میکردند که او بود که این کار را نکرد. می خواهند آسیب ببینند مادر جابز این نام را به او داد زیرا در هنگام زایمان او درد داشت، اما او از خدا خواست که باعث درد نشود.
اما جابذ از برادرانش بزرگتر بود و مادرش او را جابذ نامید و گفت: چون او را از درد به دنیا آوردم. و یابص خدای اسرائیل را خواند و گفت: «ای کاش مرا برکت دهی و قلمروم را وسعت دهی و دست تو با من باشد و مرا از بدی نگه داری تا دردی نخورم.» پس خداوند آنچه را که خواسته بود به او داد. اول تواریخ 4: 9-10
جابز میتوانست بگوید: «من اینطور هستم»، اما دیگر نمیخواست درد ایجاد کند. ما اغلب می شنویم که "آزار دادن به مردم به مردم صدمه می زند". شرارتی که علیه ما مرتکب می شود به ما آسیب می زند و در نتیجه ممکن است پرخاشگر شویم یا فقط با کسی که به ما توهین می کند صحبت نمی کنیم. مواقعی وجود دارد که مردم حتی مطمئن نیستند که چرا کسی با آنها صحبت نمی کند یا چگونه به او توهین کرده است. اما از آنجا که فرهنگ به جای مسیح بر اعمال تأثیر می گذارد، آسیب ادامه می یابد. و این طوری نیست که باید باشد. وقتی میگوییم: «من همینطور هستم»، مسیح را خداوند نمیدانیم و قدرت و اختیار او را در زندگیمان نفی میکنیم. خدا بزرگتر از فرهنگ ماست و می تواند شخصیت ما را متحول کند. همینه که هست. اما این انتخاب ماست که زندگی خود را کاملاً به او بسپاریم تا او راه خود را داشته باشد.
Comentarios