
اخیراً بیشتر و بیشتر متوجه می شوم که چون شیطان برای دزدی، کشتن و نابود کردن آمده است، او استفاده از ترس را به عنوان یکی از سلاح های اصلی خود برای اجرای نقشه ویرانگر خود انتخاب کرده است. و وقتی از ترس استفاده می کند عادلانه بازی نمی کند. او می داند که چه چیزی باعث ایجاد رعب و وحشت در زندگی ما می شود و گاهی ترس های ناسالم را در ذهن ما ایجاد می کند و از آنها علیه ما استفاده می کند. یادم می آید یک بار یک مارمولک بزرگ را در آشپزخانه دیدم. عظیم بود. روی دیوار شبیه ایگوانا بود. خوب، ممکن است ذهن من آن را آنقدر بزرگ کرده باشد. با این وجود من ترسیده بودم. من تمام روز به آشپزخانه نمی رفتم. مادرم با من تماس گرفت و به من گفت که باید غذا بخورم چون اواخر بعد از ظهر است. دیدم که مارمولک به نظر می رسد که ممکن است به سمت پنجره می رود، بنابراین آنقدر شجاعت پیدا کردم که بیرون بروم و پنجره های بالای آشپزخانه را باز کنم. بعداً به سمت در آشپزخانه رفتم و سریع به اطراف نگاه کردم و نمی خواستم این خزنده غول پیکر را ببینم که به من خیره شده است. به سمت نزدیکترین کمد دویدم و با عجله ترقه برداشتم تا گرسنگی ام را برطرف کنم. به نظر می رسید مارمولک رفته بود، اما چند روز بعد من همچنان با یک جارو در دست در خانه قدم می زدم تا در برابر حمله مارمولک از خودم دفاع کنم. مدت زیادی بعد از آن، در سوپرمارکت منتظر ماشینی بودم تا به خانه بروم، و یک پرستار آنجا بود که فشار خون را آزمایش می کرد. تصمیم گرفتم از آنجایی که قرار است برای مدت کوتاهی آنجا باشم، باید آزمایش بدهم. پرستار با دیدن عدد 144 روی 124 شوکه شد. از من پرسید چرا فشار خونم اینقدر بالاست و من یک کلمه گفتم: "مارمولک!" بسیاری از ما بیمار هستیم زیرا در ترس زندگی می کنیم که بسیاری از آنها بی اساس هستند.
ترس ناسالم من از مارمولک باعث شد تخیلات وحشی در من ایجاد شود که بر رفتار، سلامت روان و سلامت جسمی من تأثیر گذاشت. حالا می دانم که من تنها کسی نیستم که از مارمولک می ترسم. من در مورد جامائیکایی های زیادی با داستان های درام مارمولک شنیده ام. یک بار به من از کشاورز گفتند که پایش را با قمه خرد کرد و سعی داشت جلوی بالا رفتن مارمولکی را بگیرد. و بسیاری موارد دیگر وجود دارد، بنابراین اگر در ترس از مارمولک یا هر چیز دیگری زندگی می کنیم، بیایید به گناه خود اعتراف کنیم زیرا ترس گناه است. لازم نیست مرا باور کنید، فقط به کتاب مقدس نگاه کنید.
اما ترسو، کافر، منفور، قاتلان، فاسقان، ساحران، بت پرستان و همه دروغگویان سهم خود را در دریاچه ای خواهند داشت که با آتش و گوگرد می سوزد، که مرگ دوم است.» مکاشفه 21:8
توجه داشته باشید که فهرست با ترسوها و جایی که آنها می روند شروع می شود. کتاب مقدس «نترس» را چندین بار از پیدایش تا مکاشفه تکرار میکند. این یک پیشنهاد نیست، بلکه یک فرمان است. وقتی در ترس زندگی می کنیم و ترس از خداوند نیست، پس در گناه زندگی می کنیم.
پس گفت: «من خدا، خدای پدر تو هستم. از رفتن به مصر نترسید، زیرا من در آنجا از شما قومی بزرگ خواهم ساخت. پیدایش 46:3
از هیچ یک از آن چیزهایی که در شرف ابتلا به آن هستید نترسید. همانا شيطان نزديك است برخي از شما را به زندان بياندازد تا آزمايش شويد و ده روز عذاب خواهيد داشت. تا مرگ وفادار باش و من تاج حیات را به تو خواهم داد. مکاشفه 2:10
خداوند ما را به ناشناخته می فرستد و به ما می گوید که نترسید. او حتی نمیخواهد که ما از مرگ بترسیم زیرا بسیاری از ما مسیحیان به خاطر ایمانمان رنج میبریم و میمیریم. ما باید بدانیم که در مسیح چه کسی هستیم، با توجه به این که در همه این چیزها به وسیله او که ما را دوست داشت غالباً پیروز می شویم. و این عشق کامل همه ترس ها را از بین می برد زیرا هیچ ترسی در عشق وجود ندارد. شنیدم که یکی می گفت ترس یک سرطان روحی است که زندگی شما را می خورد. و این دقیقاً همان چیزی است که شیطان می خواهد.
زیرا خدا به ما روح ترس نداده است، بلکه روح قدرت و عشق و عقل سلیم را به ما عطا کرده است. 2 تیموتائوس 1: 7
وقتی شیطان از ترس استفاده می کند هرگز عادلانه نیست. او از آن استفاده میکند تا قدرت را از ما بمکد و به ما اجازه میدهد به خاطر تفکر اشتباه ما که ناشی از ترس است، فقط به محافظت از خود حتی به قیمت هزینههای دیگران فکر کنیم. اما این از خدا نیست. او به ما می گوید قوی و شجاع باشیم.
آیا من به شما دستور نداده ام؟ قوی و شجاع باشید؛ نترس و هراسان مباش، زیرا یهوه خدایت هر جا که بروی با توست.» یوشع 1:9