top of page

آزمون فیض



اخیراً بیشتر و بیشتر به لطف خدا در زندگی خود پی برده ام و احساس می کنم که مورد آزمایش قرار گرفته است. جان پیپر چند سال پیش در مصاحبه‌ای به این سؤال در مورد فیض پاسخ داد: «خب، به نظر می‌رسد که کلمه فیض در استفاده پولس نه تنها به ویژگی یا منش یا تمایل خدا برای رفتار با مردم بهتر از آنچه که شایسته ماست اشاره دارد، بلکه لغت فیض همچنین به عمل یا قدرت یا تأثیر یا نیروی این حالت اطلاق می شود که نتایج واقعی و عملی را در زندگی افراد به بار می آورد، مانند کافی بودن برای کارهای خوب یا تحمل خار در بدن یا سخت تر از دیگران کار کردن. که پولس در مورد کار رسولی خود می گوید. وقتی نمی‌خواستم در موقعیت‌های دشوار به‌ویژه لطفی نشان دهم، دیدم که خدا بهتر از آنچه استحقاقش را داشتم با من رفتار کرد. با این حال، فیض او به من این قدرت را داده است که با "خار در بدن" برخورد کنم و در چنین شرایطی آنچه را که بدن من به طور معمول تمایل به انجام آن دارد انجام ندهم. لطف خدا واقعا کافی است حال، بیایید ببینیم که نادر چگونه در آخرین مقاله خود در این مجموعه نشان داده است که دیگران چگونه لطف خدا را مدیریت کرده اند.

--------------------------------


وقتی مسیحیان مشکلاتی دارند، من همیشه دوست دارم به آنها بگویم: "پس اگر در جنگ جهانی دوم بودید، با این همه مشکلات چه می‌کردید؟" خوب، بیایید به یک مثال عالی نگاه کنیم. وقتی انسان به مسیح ایمان می آورد، طوفانی از انقلاب در قلبش به پا می شود که اطرافیان و جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد. ماکسیمیلیان کولبه یک کشیش لهستانی بود که در طول جنگ جهانی دوم زندگی می کرد. او یک نویسنده معنوی مشهور بود که خوانندگان زیادی از ماهنامه ای که خود تأسیس کرد داشت. پس از حمله آلمان به لهستان، او شروع به نوشتن مقالات ضد نازی برای انتشار عمومی کرد. در همان زمان، او از صومعه خود استفاده کرد تا حدود 2000 یهودی را از آزار و اذیت پنهان کند. در نهایت، فعالیت های او منجر به دستگیری و زندانی شدن او در اردوگاه زندانی بدنام آشویتس شد. زمان او در آنجا به مرگ بر اثر گرسنگی خاتمه یافت، زمانی که او داوطلب شد جای خود را با زندانی دیگری عوض کند، و مجازاتی ناشایست را پذیرفت تا مرد دیگر را نجات دهد. کولبه اکنون در لهستان و در سراسر جهان به دلیل شجاعت و فداکاری خود در موقعیتی به ظاهر غیرممکن مورد احترام است. واقعاً، حتی در وخیم‌ترین شرایط مانند اردوگاه مرگ نازی‌ها، ممکن است یک انسان با عشق و وقار فراوان رفتار کند. هیتلر می توانست موقتاً لهستان را فتح کند، اما هرگز نتوانست بر قلب و روح ماکسیمیلیان کولبه تسخیر کند. هیچ دیکتاتور یا حکومتی تا زمانی که کرامت درونی خود را حفظ کرده و به ارزش ها و اعتقادات خود وفادار باشد، هرگز نمی تواند کنترل کند.


بله، وقتی به این نمونه ها نگاه می کنم، معنای واقعی سبک و نمک بودن در دنیا را بهتر می فهمم. یک مسیحی باید تحت هر شرایطی بر اعتقادات کلام خدا بایستد و با گناهان دنیا سازش نکند. همانطور که در نامه های پولس می بینیم، او هرگز با گناه آشتی نکرده است. به عنوان مثال، او هرگز گناهان قرنتیان را نمی پذیرد زیرا آنها تحت فیض بودند، این مسیحیان دنیوی ترین، شریرترین و معتقدترین مؤمنان به خدمت پولس بودند. پولس در مورد زناکار مسیحی نگفت: "بگذارید در گناه زندگی کند، او تحت فیض است." دستورات پولس این بود که مرد را از شراکت دور کند تا زمانی که خود را اصلاح کند (اول قرنتیان 5: 1-13). پولس از گناهان تسالونیکیان مبنی بر بی نظمی و تنبلی چشم پوشی نکرد (دوم تسالونیکیان 3: 6-15). او با دعوا و مشاجره بین ائودیاس و سنتیخ موافق نبود، بلکه آنها را به خاطر آن سرزنش کرد (فیلیپیان 4: 2). پولس فیض را موعظه کرد، و با این حال هرگز از اینکه ما اکنون آزاد هستیم تا در گناه زندگی کنیم، حمایت نکرد. ما به زندگی خودخواهانه فراخوانده نشده ایم، بلکه به زندگی خداپسندانه دعوت شده ایم. ما فراخوانده شده ایم تا مانند زندگی خدا زندگی کنیم. پولس هرگز فیض را به عنوان مجوزی برای زندگی در گناه موعظه نکرد. و اگر فیض را مانند پولس موعظه کنیم، فیض را به عنوان مجوزی برای گناه نیز موعظه نخواهیم کرد. با این حال، همانطور که می بینیم پولس به اشتباه متهم شد (رومیان 3: 8). با این حال، پولس گفت:


«یا نمی دانید که بدن شما معبد روح القدس در درون شماست که از جانب خدا دارید و از آن خود نیستید؟ زیرا شما به بهایی خریده شده اید، پس خدا را در بدن خود تمجید کنید.» اول قرنتیان 6:19-20

بله، خدا مسیحیان را تحت سیستم فیض قرار داد تا بتوانند توانایی و هویت در مسیح را داشته باشند تا بر گناه غلبه کنند و برای کسی که برای آنها مرد و دوباره زنده شد زندگی کنند. مسیحیان با مسیح مردند و با مسیح دوباره زنده شدند. آنها برای گناه مرده اند و برای خدا زنده اند. اکنون، آنها می توانند با ایمان به آن هویت زندگی کنند. لطف شگفت انگیز خداوند، نه تنها ما را از جهنم، بلکه از گناهان روزانه نیز نجات می دهد. مسیحیان در مسیح این قدرت را دارند که به گناه نه بگویند.


"من می توانم همه چیز را به وسیله او که مرا تقویت می کند انجام دهم." فیلیپیان 4:13

بله، فیض به ما اطلاعات و توانایی غلبه بر گناه را می دهد، اما ما را مجبور به غلبه بر گناه نمی کند. ما آزادیم که در هویت خود در مسیح قدم برداریم. حالا به کی خدمت کنیم؟ زمانی همه ما در خدمت گناه بودیم و تحت قدرت مرگبار آن بر ما ضعیف شدیم. اکنون، به لطف خدا، ما بندگان اطاعتی شده ایم که ما را با خدا، یکدیگر و خودمان درست می کند. ما باید هر روز تصمیم بگیریم که نوکر کی هستیم و دستها، پاهایمان، قلبها، چشمهایمان را به او تقدیم کنیم. در اتحاد با مسیح، گناه دیگر سلطنت نمی کند. مرگ دیگر حرف آخر را نمی زند. مسیحیان باید بدانند که دلیل اصلی مصلوب شدن مسیح گناه بود و بس. ویژگی اصلی خداوند قدوسیت اوست. از آنجا که او مقدس است و هرگز گناه را بدون مجازات نمی گذارد، او عشق خود را به گناهکاران با مجازات تنها پسرش به جای ما گناهکاران بر روی صلیب آشکار می کند.


اما خدا محبت خود را به ما در این نشان می دهد: در حالی که ما هنوز گناهکار بودیم، مسیح برای ما مرد. رومیان 5: 8

«خدا کسی را که گناهی نداشت برای ما گناه کرد تا در او عادل خدا شویم.» دوم قرنتیان 5:21

در نهایت، بیایید خود را با کلام خدا آزمایش کنیم و خود را بررسی کنیم، زیرا ممکن است بتوانیم یک نمایش مقدس برای خود و دیگران اجرا کنیم، اما نمی توانیم مسیح را فریب دهیم. هر کس در قبر خود می خوابد و در نهایت مورد قضاوت او قرار می گیرد.


«و چنانکه مقدر شده است که مردم یک بار بمیرند و پس از آن داوری شود». عبرانیان 9:27

در نهایت، اجازه دهید به سؤال پولس پاسخ دهیم: «خودتان را بیازمایید تا ببینید آیا در ایمان هستید یا خیر. خودتان را بررسی کنید! یا این را در مورد خود نمی‌دانید که عیسی مسیح در شماست، مگر اینکه در امتحان مردود شوید؟» (دوم قرنتیان 13:5)


باشه تصمیم امروز و این لحظه ما چیه؟؟؟!!!


نادر برادر کوچک شما در مسیح

خدا تو را حفظ کند. آمین



Comments


bottom of page