top of page

صلح



آرامشی که خداوند به ما می دهد آرامشی است که از هر فهمی فراتر می رود و از قلب و ذهن ما محافظت می کند. این یک صلح درونی است. خدا به ما یک دنیای آرام را وعده نداده است. در واقع، آنچه او وعده داده بود کاملاً متفاوت بود. او گفت ما دچار مشکل می شویم، اما در او آرامش داریم و او بر دنیا غلبه کرده است. (یوحنا 16:33 را ببینید). ما نمی‌توانیم صلحی را که جهان می‌خواهد داشته باشیم، زیرا صلح خارجی است. خود عیسی گفت که او نیامده تا صلح را به جهان بیاورد، بلکه یک شمشیر است. خوشبختانه ما اهل این دنیا نیستیم و عیسی با ما آرامشی به جا می گذارد که در میان آشفتگی اطرافمان، قلب ما را آرام می کند و روح ما را آرام می کند.


آرامش را به شما می‌گذارم، آرامش خود را به شما می‌دهم. نه آنطور که دنیا می دهد، من به شما می دهم. مبادا دلهای شما متلاطم شود و نترسند. یوحنا 14:27

در این دنیا همه نوع آزمایش خواهیم داشت. اگر ما پیروان واقعی مسیح باشیم نه تنها با چالش های ناشی از جنگ ها و بیماری های همه گیر روبرو خواهیم شد، بلکه هدف دشمن روح خود نیز هستیم. شیطان می‌خواهد بدزدد، بکشد و نابود کند، در حالی که به دنبال این است که چه کسی را ببلعد. او برای همیشه در نظر دارد که ما را فریب دهد تا ما را از مسیر باریک خدا خارج کند و ما را به جاده ای نابود کند که منجر به مرگ روحانی و جدایی ابدی از پدر آسمانی ما می شود.


«شما فقط از دروازه باریک می توانید وارد ملکوت خدا شوید. شاهراه جهنم عریض است و دروازه آن برای بسیاری از کسانی که آن راه را انتخاب می کنند، گسترده است. اما دروازه زندگی بسیار باریک و راه دشوار است و تنها تعداد کمی آن را پیدا می کنند. متی 7:13-14

چندی پیش پس از صحبت با چند نفری که می گویند مسیحی هستند، از زندگی خود بسیار ناامید شدم. من تعجب کردم که چرا زندگی آنها بسیار راحت تر و بسیار سرگرم کننده تر از زندگی من است. سپس اندکی پس از اینکه خداوند آیات بالا را در کتاب مقدس به من نشان داد و همه چیز را در چشم انداز قرار داد. ممکن است بگوییم مسیحی هستیم، اما زندگی که به دنبال مسیح است، زندگی‌ای است که با رنج مشخص شده است. این آسان نیست. این جاده سختی است که خیلی ها نمی خواهند در آن بروند. انتخاب آنها جاده وسیع است، حتی اگر ممکن است به کلیسا بروند، کتاب مقدس خود را بخوانند و هر روز دعا کنند. آنها زندگی آسانی را انتخاب کرده اند که فقط به نابودی منجر می شود.


مسیحی که به دنبال آسایش است، واقعاً باید یک معاینه قلبی انجام دهد و ببیند آیا واقعاً از عیسی پیروی می کند یا خیر. پیروی از عیسی مستلزم آن است که صلیب خود را برداریم و جسم را مصلوب کنیم. این طبیعی نیست و گوشت ما برای رسیدن به راه خود می جنگد. هیچ آرامشی به ما نخواهد داد. با این وجود، تعارض می تواند مهم باشد اگر به خوبی با آن مقابله کنیم، زیرا می تواند به ما نشان دهد که در مسیح کجا هستیم و همچنین هویت واقعی ما را در او آشکار کند. مدیریت خوب تعارض می تواند ما را به آرامش درونی برساند و می توانیم مطمئن باشیم که خداوند به کسانی که به او اعتماد دارند آرامش کامل می دهد. ما باید به شخصیت خدا اعتماد کنیم زیرا می دانیم که او همه چیز را برای کسانی که او را دوست دارند و به هدف او فراخوانده شده اند به خوبی انجام می دهد و ما در مسیح بیش از فاتح هستیم. ما می‌توانیم بر جسم پیروز باشیم و با روح خدا راه برویم. و ما شادی و آرامش خواهیم داشت وقتی که از امید او لبریز شویم، مهم نیست که چه چیزی بر ما می آید.


اما ما این گنج را در ظروف خاکی داریم تا عظمت فوق العاده قدرت از آن خدا باشد نه از خود ما. ما از هر لحاظ رنج می‌بریم، اما له نمی‌شویم. گیج، اما ناامید نیست. تحت آزار و اذیت قرار گرفته اند، اما رها نشده اند. ضربه خورد، اما نابود نشد. همیشه مرگ عیسی را در بدن خود حمل می کنیم تا زندگی عیسی نیز در بدن ما آشکار شود. دوم قرنتیان 4: 7-10

ما به عنوان مسیحیان مصیبت زده، متحیر، تحت تعقیب و آزار و اذیت خواهیم بود. شیطان سعی خواهد کرد که ما را به آرامش نرساند، اما متأسفانه برای او، زمانی که زندگی مسیح را داشته باشیم، آرامش ما از درون می آید. بنابراین، مهم نیست که در خارج چه اتفاقی می افتد، خدا در درون ماست، بنابراین، ما می توانیم برای جلال او بر هر موقعیتی غلبه کنیم.


آیا آنها بندگان مسیح هستند؟ میدونم دیوونه به نظر میرسم ولی خیلی بیشتر بهش خدمت کردم! من سخت‌تر کار کرده‌ام، بیشتر به زندان افتاده‌ام، تازیانه‌های بی‌شماری خورده‌ام و بارها و بارها با مرگ روبرو شده‌ام. پنج بار مختلف رهبران یهود به من سی و نه ضربه شلاق زدند. سه بار با چوب کتک خوردم. یک بار سنگسار شدم. سه بار کشتی غرق شدم. یک بار یک شب و یک روز کامل را در دریا گذراندم. من در بسیاری از سفرهای طولانی سفر کرده ام. من با خطر رودخانه ها و دزدان روبرو شده ام. من با خطری از جانب قوم خود، یهودیان، و همچنین غیریهودیان مواجه شده ام. در شهرها، در بیابان ها و دریاها با خطر مواجه شده ام. و من با خطری از جانب مردانی مواجه شده ام که ادعا می کنند مؤمن هستند اما نیستند. من سخت و طولانی کار کرده ام و شب های بی خوابی زیادی را تحمل کرده ام. گرسنه و تشنه بوده ام و اغلب بدون غذا مانده ام. من در سرما می لرزم، بدون لباس کافی برای گرم کردنم. سپس، علاوه بر همه اینها، من بار روزانه نگرانی خود را برای همه کلیساها دارم. دوم قرنتیان 11:23-28

خدمتگزار شاهزاده صلح بودن به زندگی آرام منجر نمی شود. با این حال، پروردگار سلام در هر شرایطی به ما آرامش می دهد و او با ماست. (دوم تسالونیکیان 3:16 را ببینید). اخیراً از یک کشیش شنیدم که می گفت: "صلح به معنای عدم وجود درگیری نیست، حضور خداوند است." از هر چه می گذریم، در محضر او بمانیم تا آرامش کامل او را داشته باشیم.



Comments


bottom of page