
چندی پیش در مراسم تشییع جنازه این فکر به ذهنم رسید که عیسی هرگز عجله نداشت. بعداً داشتم به این موضوع فکر می کردم و مرگ لازاروس به ذهنم خطور کرد. عیسی قبل از رفتن به ایلعازر بیمار دو روز منتظر ماند و هنگامی که او با شاگردانش رسید ایلعازار مرده و قبلاً دفن شده بود. سپس، عیسی درست به همراه سایر عزادارانی که از مرگ عزیزشان غمگین بودند، گریست. عیسی قبلاً شفاهای مهمی انجام داده بود، و بنابراین همه می دانستند که او می توانست جلوی مرگ ایلعازر را بگیرد. به نظر میرسید که عیسی دیر کرده است، اما تأخیر ظاهری او برای هدف بزرگتری بود.
پس چون شنید که او مریض است، دو روز بیشتر در محلی که بود ماند. یوحنا 11:6
پس عیسی آشکارا به آنها گفت: «ایلعازر مرد و من به خاطر شما خوشحالم که آنجا نبودم تا شما ایمان بیاورید. اما بیایید به سراغ او برویم.» یوحنا 11:14-15
عیسی هدفمند بود و هرگز عجله نداشت. او زمانبندی خدا را درک میکرد و میدانست که برای شنیدن حتی ناگفتهها مهم است که با مردم وقت بگذرانیم، با آنها صحبت کنیم و با دقت به آنها گوش کنیم. چند نفر از ما عجله داریم که یک مکالمه را به پایان برسانیم، زیرا اینقدر مشغله داریم؟ این باعث می شود لحظات ارزشمندی را از دست بدهیم. یکی از دوستان من هفته گذشته این درس را آموخت و متوجه شد که باید مکالمه را کوتاه کند زیرا می تواند لحظه ای را که خدا داده است محدود کند. پدر مردم را نه تنها برای پرستش خود، بلکه برای یکدیگر آفرید. او از ما می خواهد که روابط معناداری ایجاد کنیم. همانطور که یکی از دوستانم گفت، ما باید "آهن زنگ زده تیز کننده آهن زنگ زده" باشیم.
بسیاری از محققین کتاب مقدس بر این باورند که تعلیم موعظه عیسی در کوه میتوانست چند روز طول بکشد. این برای بسیاری از ما تفاوت بزرگی است زیرا امروزه ما نمی خواهیم خدمات کلیسایی خود را بیش از یک ساعت بیشتر از یک ساعت برنامه ریزی کنیم. عیسی نه تنها برای آموزش وقت گذاشت، بلکه برای صرف شام با دوستانش نیز وقت گذاشت.
چون ساعت فرا رسید، بر سر سفره تکیه زد و رسولان با او. و او به آنها گفت: «من مشتاقانه میخواستم پیش از رنج کشیدن، این فصح را با شما بخورم. لوقا 22:14-15
عیسی میدانست که قرار است رنج بکشد و بمیرد، اما او هنوز هم برای استراحت و صرف آخرین وعده غذایی خود با رسولانش قبل از مرگش وقت گذاشت. او رسولان خود را فقط به عنوان کارکنان خدمت نمیدانست، به عنوان افرادی که دوستشان داشت و میخواست با آنها باشد. بسیاری از کارکنان کلیسا دچار فرسودگی شغلی می شوند، زیرا آنها بسیار مشغول انجام خدمت هستند و دیگران به آنها خدمت نمی کنند. آنها اغلب از کاری به کار دیگر عجله می کنند و کاری را برای خداوند انجام می دهند که شاید او آنها را به انجام آن فرا نخوانده باشد و تنها چیزی که او آرزو دارد این است که وقت بدون عجله را با آنها بگذراند.
من یاد میگیرم که چگونه سفر زندگی را با خدا انجام دهم و او به من میفهمد که باید با لذت بردن از لحظات با او و مراقبت واقعی از افرادی که او در مسیرم قرار میدهد، از این سفر نهایت استفاده را ببرم. او به من گفته است که زندگی در مورد پروژه ها نیست، بلکه مربوط به مردم است. اگر پروژه یا فعالیت کلیسا موفقیتآمیز باشد، اما افرادی که کار انجام آنها را انجام میدهند، خسته، ناامید و آسیب دیدهاند، در واقع من از نظر خدا شکست خوردهام. من احساس می کنم هفته گذشته شکست خوردم زیرا آنقدر مشغول عجله برای انجام کارها بودم که فراموش کردم چند نفر را بررسی کنم که او می خواهد من را متوقف کنم و با آنها صحبت کنم. مهم است که به جای تلاش برای واداشتن آنها به انجام کاری که فکر می کنم خدا می خواهد انجام شود، زمان صرف کنیم تا ببینیم مردم به چه چیزهایی نیاز دارند.
و او خواهری داشت به نام مریم که او نیز زیر پای خداوند نشسته بود و به کلام او گوش میداد. اما مارتا با تمام آمادگی هایش پریشان شد. و نزد او آمد و گفت: «پروردگارا، آیا برایت مهم نیست که خواهرم مرا رها کرده است تا خودم خدمت کنم؟ سپس به او بگویید که به من کمک کند.» اما خداوند پاسخ داد و به او گفت: «مارتا، مارتا، تو از خیلی چیزها نگران و پریشان هستی. اما فقط یک چیز لازم است؛ زیرا مریم بخش خوبی را انتخاب کرده است که از او سلب نخواهد شد.» لوقا 10:39-42
مارتا با عجله به اطراف میدوید و سعی میکرد عیسی را با تمام آمادهسازیهایش احساس خوشآمدگویی کند، اما او از اینکه مریم زیر پای او نشسته بود، خوشحالتر بود. در یکی از مطالعههای کتاب مقدسم، یکی از خانمها گفت که وقتی دوستانش ملاقات میکنند، باید به او توضیح دهند که برای دیدن او آمدهاند و با او وقت میگذرانند. او یک مهماندار عالی است، بنابراین تمایل دارد زمانی که می خواهند با او بنشینند مشغول خدمت به آنها باشد.
مانند عیسی، ما باید از عجله دست برداریم. ما باید زمانی را برای بودن با او و عزیزانمان اختصاص دهیم. ما گاهی آنقدر مشغول می شویم که حسرت شنیدن صدای او را می خوریم که از ما می خواهد به جای اینکه آنقدر برای او مشغول باشیم، به سادگی با او بنشینیم. همانطور که ما عیسی را دیدیم که میخواهد با رسولانش باشد، او نیز میخواهد با ما باشد. اگر قرار است عجله کنیم، بگذار با عیسی باشیم.
و چون عیسی به آن مکان رسید، نگاهی به بالا انداخت و به او گفت: «زَکَئوس، عجله کن و پایین بیا، زیرا امروز باید در خانه تو بمانم.» لوقا 19:5