top of page
Search

عشق چه ربطی به این موضوع دارد؟

  • Writer: Nicola Carara
    Nicola Carara
  • 3 days ago
  • 1 min read

نمی‌خواهم کسی را برنجانم، اما اخیراً به این فکر می‌کنم که بعضی از مسیحیان چقدر می‌توانند بی‌رحم باشند. قبل از اینکه مسیحی شوم، نمی‌خواستم زیاد با مسیحیان معاشرت کنم، چون فکر می‌کردم آنها بی‌ادب هستند. فکر می‌کنم تمام خاطرات به خاطر مکالمه‌ای که با کسی داشتم، دوباره برایم زنده شد. کسی که با یک مبلغ مذهبی برخورد کرده بود و به گفته‌ی او، چهل دقیقه سخنرانی تندی به او ارائه داده بود. او احساس می‌کرد که مبلغ مذهبی او را با دیدگاه مذهبی‌اش مجبور می‌کند و وقتی سعی می‌کرد صحبت کند، مبلغ مذهبی گوش نمی‌داد. مطمئنم که نیت مبلغ مذهبی خوب بود، اما رویکرد او اشتباه بود. هیچ‌کس نباید هرگز احساس کند که دین شخص دیگری به او تحمیل می‌شود. عیسی خودش را به مردم تحمیل نمی‌کند.

 

 

«زیرا خدا جهان را آنقدر محبت کرد که پسر یگانه خود را داد تا هر که به او ایمان آورد، هلاک نشود، بلکه حیات جاودان یابد.» یوحنا ۳:۱۶

 

این «هر که» همه چیز را می‌گوید. هر کس حق دارد به عیسی ایمان بیاورد. و همه این‌ها به این دلیل انجام می‌شود که خدا جهان را دوست دارد و می‌خواهد هر کس او را دوست داشته باشد. مسیحیت چیزی فراتر از قوانین است. این یک رابطه عاشقانه است. عشق چه ربطی به آن دارد؟ همه چیز!!! خدا نمی‌تواند کاری جز عشق بی‌قید و شرط داشته باشد زیرا او مقدس است. خدا همچنین عادل است زیرا او مقدس است. او عشق است و نمی‌خواهد ما به خاطر ترس و احساس اجبار، عشق بورزیم. این عشق واقعی نیست.

 

در عشق ترسی وجود ندارد؛ اما عشق کامل ترس را بیرون می‌راند، زیرا ترس شامل مجازات است و کسی که می‌ترسد در عشق کامل نشده است. اول یوحنا ۴:۱۸

 

دینی که بر اساس ترس بنا شده باشد، ارتباط بسیار کمی با عشق دارد و خدا همه چیز در مورد عشق است. ترس از خداوند بسیار مهم است، اما این احترام به اوست. با این حال، وقتی نمی‌توانیم... اگر حرکتی کنیم چون فکر می‌کنیم خدا قرار است ما را مجازات کند، پس این یک مشکل است. او ما را بیشتر از خودمان درک می‌کند و با وجود این ما را دوست دارد و آماده است تا وقتی می‌افتیم به ما کمک کند تا برخیزیم.

 

وقتی او می‌افتد، با سر به زمین نمی‌افتد، زیرا خداوند کسی است که دست او را می‌گیرد. مزمور ۳۷:۲۴

 

کسی که ما را دوست دارد، دست ما را می‌گیرد، بنابراین ما به روی خود نمی‌افتیم. اگر خدا این کار را برای ما انجام می‌دهد، پس ما نیز باید این کار را برای یکدیگر انجام دهیم. ما نباید برادری را که در مسیر اشتباه رفته است محکوم کنیم، بلکه باید با دلسوزی به احیای آن شخص در خانواده خدا که بدن مسیح است کمک کنیم.

 

ای برادران، حتی اگر کسی در هر خطایی گرفتار شود، شما که روحانی هستید، چنین کسی را با روحیه‌ای از ملایمت احیا کنید. هر کدام به خودتان نگاه کنید تا شما نیز وسوسه نشوید. غلاطیان ۶:۱

 

متأسفانه، این همیشه در کلیساهای سراسر جهان اتفاق نمی‌افتد. بسیاری از مردم محکوم می‌شوند و احساس می‌کنند که از بیرون [احساس گناه] هستند. از کلیسا. آنها به دلیل محکومیت سایر مسیحیان، احساس بی‌ارزشی می‌کنند. این عشق نیست. حقیقت بسیار مهم است، اما حقیقتی که بدون عشق و لطف انجام شود، می‌تواند به فرد و بدن مسیح بیش از آنکه مفید باشد، آسیب برساند. کلیسا باید به همه، از جمله کافران و مرتدان، عشق بورزد.

 

در نتیجه، ما دیگر نباید مانند کودکانی باشیم که با امواج به این سو و آن سو پرتاب می‌شوند و با هر باد تعلیم، با حیله‌گری انسان‌ها، با حیله‌گری در نقشه‌های فریبنده، به این سو و آن سو رانده می‌شوند؛ بلکه با بیان حقیقت در عشق، باید در همه جنبه‌ها به او که سر است، یعنی مسیح، رشد کنیم، که از او تمام بدن، با آنچه هر مفصل ارائه می‌دهد، مطابق با عملکرد مناسب هر عضو، متناسب و متصل می‌شود و باعث رشد بدن برای ساختن خود در عشق می‌شود. افسسیان ۴:۱۴-۱۶

 

عشق کاملاً با مسیح و مسیحیت ارتباط دارد. بدون عشق، کار ما هیچ است. هر شخص و بدن مسیح باید در عشق ساخته شود.

 

 


 
 
 

Comments


bottom of page